چه بخواهى و چه نخواهى
چه بخواهى و چه نخواهى، روزگار با بد و خوبش مىگذرد امروز حادثهاى پیش مىآید که تو را دلخوش مىکند، فردا واقعهاى اتفاق مىافتد و نگرانت مىکند; مهم این است که در این دلخوشى و نگرانى به بیهودگى کشیده نشوى و دچار غفلت نگردى . اگر حواست جمع باشد از روزگار درسهاى خوبى مىتوانى بگیرى . مثلا بسیارى از اسرار نهان با گذشت زمان بر تو آشکار مىشود، پردهها برمىافتد، چهره زشت باطل نمایان مىشود و حق نیز چون آینه شفاف و روشن جلوه مىکند از سوى دیگر روزگار چون معلمى است که به آرامى درس سودمند تجربه مىآموزد، عبرتهایى نشانت مىدهد و پندهایى در گوشت مىخواند که در هیچ مکتب و مدرسه و دانشگاهى نمىتوانى مانند آن را بیابى.
با روزگار نباید از در دشمنى و ستیز وارد شد که اگر چنین کنى او نیز با تو دشمنى خواهد کرد و البته در نبرد با قوانین و سنتهاى روزگار هر چقدر هم که تو توانا و نیرومند باشى، شکستخواهى خورد. یادت باشد از تحولات و دگرگونیهاى زمان دچار شگفتى نشوى چون طبیعت زمانه همین .تغییر و دگرگونى است و آن چنان سریع و همهجانبه و همهگیر این تحولات اتفاق مىافتد که هیچ کس از آن در امان نمىماند.
از درسهاى دیگر روزگار،این است که هر که عالم به مقتضیات زمان خود باشد هرگز مورد هجوم اشتباهات قرار نمىگیرد; از این رو انسان عاقل موظف است زمان خود را بشناسد و به وظایف خویش توجه کند . . فراموش نکن که شباهت اخلاقى مردم به محیط اجتماعى و مقتضیات زمان خودشان، بیشتر از شباهتبه صفات خانوادگى و خلقیات پدران آنهاست .امام على (ع) در نهایت روشنبینى و دقتنظر فرمودهاند:آداب و رسوم زمان خودتان را با زور و فشار به فرزندان خویش تحمیل نکنید; زیرا آنان برای زمانى غیر از زمان شما آفریده شده اند .